پژوهشگران معتقدند که سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند با استفاده از فرایندهای میانجیگری، به کاهش اختلافات شدید در جامعه کمک کنند. بر اساس گزارش جدید گاردین، هوش مصنوعی میتواند در کاهش شکافهای فرهنگی نقش آفرین باشد.
توسعه ابزار توسط Google DeepMind
محققان Google DeepMind سیستمی به نام “Habermas Machine” یا ماشین هابرماس طراحی کردهاند که میتواند نظرات فردی را دریافت و بیانیههای گروهی تولید کند. این بیانیهها به نحوی تدوین میشوند که هم دیدگاههای اکثریت و هم اقلیت را منعکس کنند و به این شکل، امکان یافتن نقاط مشترک بین افراد فراهم میشود.
سیستم Habermas Machine چه کاربردی دارد؟
یکی از پژوهشگران برجسته این مطالعه، پروفسور Chris Summerfield از دانشگاه آکسفورد، که در زمان انجام این تحقیق در Google DeepMind فعالیت میکرد، معتقد است که این ابزار هوش مصنوعی میتواند کاربردهای گستردهای داشته باشد. او میگوید: «آنچه دوست دارم ببینم، این است که این سیستم به رهبران سیاسی بریتانیا کمک کند تا دیدگاههای واقعی مردم را بهتر درک کنند.» به گفته او، نظرسنجیها معمولاً دیدگاههای محدود و عمومی ارائه میدهند، در حالی که گردهماییهای مردمی، که به «مجالس شهروندی» معروفاند، معمولاً پرهزینه، پیچیده و در مقیاس کوچک برگزار میشوند.
این سیستم، که نام خود را از Jürgen Habermas، فیلسوف آلمانی گرفته است، به این صورت عمل میکند که ابتدا نظرات مکتوب افراد یک گروه را دریافت کرده و سپس بیانیههای گروهی تولید میکند که تلاش میکند هم نظر اکثریت را بپذیرد و هم اقلیت را از تصمیم نهایی حذف نکند. این بیانیهها توسط اعضای گروه ارزیابی میشوند و بهترین بیانیهای که بیشترین تأیید را کسب کرده، انتخاب میشود.
آزمایشهای اولیه سیستم هابرماس چگونه بوده است؟
در یک سری آزمایشها که با حضور بیش از ۵,۰۰۰ شرکتکننده از بریتانیا برگزار شد، افراد به موضوعات مختلفی از جمله نقش میمونها در تحقیقات پزشکی و آموزش مذهبی در مدارس دولتی پاسخ دادند. در یکی از این آزمایشها که شامل ۷۵ گروه از ۶ نفر بود، مشخص شد که ۵۶ درصد از شرکتکنندگان، بیانیه تولید شده توسط Habermas Machine را نسبت به بیانیهای که توسط میانجیهای انسانی تدوین شده بود، ترجیح دادند. این بیانیههای تولید شده توسط هوش مصنوعی در ویژگیهایی مانند وضوح، کیفیت و اطلاعات مفید نیز امتیاز بالاتری کسب کردند.
یکی دیگر از آزمایشها نشان داد که فرآیند دو مرحلهای تولید بیانیه با Habermas Machine باعث افزایش میزان توافق گروهی میشود. به طور کلی، توافق بین شرکتکنندگان پس از استفاده از این ابزار ۸ درصد افزایش یافت؛ به این معنا که از هر ۱۰۰ نفر، چهار نفر نظر خود را تغییر دادند.
چالشها و نقدهای ماشین هابرماس
با وجود نتایج مثبت این آزمایشها، برخی محققان به چالشهای این سیستم اشاره کردهاند. به عنوان مثال، Dr. Melanie Garson، متخصص در حلوفصل منازعات از دانشگاه UCL، نگرانیهایی را در این مورد مطرح کرده است. او میگوید که اگرچه به تکنولوژی خوشبین است، اما نگران این است که برخی از اقلیتها، به دلیل کوچک بودن گروهشان، نتوانند به طور مؤثر در تصمیمگیریها تأثیر بگذارند. او همچنین معتقد است که Habermas Machine به شرکتکنندگان این فرصت را نمیدهد که احساسات و دلایل خود را بیان کنند و این امر میتواند باعث کاهش همدلی بین دیدگاههای مختلف شود.
Garson تأکید میکند که در استفاده از فناوری، باید به زمینههای مختلف اجتماعی توجه شود. او میگوید: «برای مثال، چقدر این سیستم میتواند در درک این نکته که میانجیگری تنها به یافتن توافق محدود نمیشود، مؤثر باشد؟ گاهی اوقات میانجیگری به معنای آموزش رفتارهای جدید است.»
آینده میانجیگری با هوش مصنوعی
با وجود چالشهایی که مطرح شد، محققان همچنان به آینده ابزارهای میانجیگری مبتنی بر هوش مصنوعی امیدوار هستند. پروفسور کریس سامرفیلد معتقد است که این سیستم میتواند به رهبران کمک کند تا تصمیمات بهتر و مبتنی بر نظرات گستردهتری بگیرند. اما در عین حال باید به این نکته توجه داشت که فناوری به تنهایی نمیتواند جایگزین مباحثات انسانی و رشد همدلی شود.
در نهایت، سیستمهایی مانند Habermas Machine میتوانند ابزارهای نوینی برای کاهش شکافهای اجتماعی و فرهنگی ارائه دهند، اما باید به دقت بررسی شوند تا اطمینان حاصل شود که هم دیدگاههای اقلیت و هم اکثریت به درستی نمایندگی شوند.